بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به آنچه گفتیم این نتیجه معلوم می شود که انسان بر خلاف موجودات دیگر دو کمال دارد یکی جسمی و یکی روحی . شاید بتوانیم اینطور بگوییم که انسان در زمان تولد دو تاست یک روح و یک جسم . البته ما فقط جسم انسان را می بینیم و به رشد آن می پردازیم اما روح را نمی بینیم و در نتیجه به رشد آن هم دقت نمی کنیم .
کمال جسمی انسان مثل موجودات دیگر محدود است . مثلا یک انسان در زمان کمال جسمش مثلا در 25 سالگی دارای یک قدرت خاص و یک زیبایی خاص و عضلات زیباتر و قوی تر و اندام متناسب تر است که به مرور زمان هم این ها رو به افول و کم شدن می گذارند . بخاطر همین انسان دوست دارد همیشه جوان باشد چون کمال جسمی او در جوانی بیشتر است . و همین که انسان بعد از زمان کوتاهی پیر و فرسوده می شود نشان می دهد که انسان محدود به جسم نیست و کمال او فقط در جسم خلاصه نمی شود و معنا ندارد انسانی متولد شود و زمانی زندگی کند , به جوانی برسد و بعد پیر شود و بعد هم بمیرد و هیچ هدفی از خلقت او نباشد . شاید بگویید خب حیوانات دیگر هم همین هستند اما ما قبلا گفتیم که حیوانات دیگر با انسان فرق دارند و آن امکانات و عقل و اراده انسان را ندارند و بخاطر همین کمالشان این است که در خدمت انسان و برای بهتر شدن زندگی انسان باشند اما اگر زندگی همین انسان هم مثل آنها باشد و بدون هدفی غیر مادی دنبال شود و بعد از بین برود آن وقت تمام جهان بی هدف خواهد بود و این مضحک و خنده دار است و از هیچ عاقلی سر نمی زند چه برسد به خدا که از هر موجودی حکیم تر است .
پس معلوم است که انسان باید در صدد باشد که در کنار اینکه به رشد مادی خود می پردازد و برای آن تلاش می کند و سعی می کند بدن سالمی داشته باشد سعی کند روح خود را هم رشد دهد . همان طور که بدن غذا می خواهد تا رشد کند روح هم غذای مناسب را لازم دارد و همان طور که غذای مسموم بدن را مریض می کند یا می کشد روح هم نباید غذای مسموم بخورد و همان طور که جسم انسان در زمان تولد کوچک است روح انسان هم در زمان تولد کوچک است و باید بزرگ و قوی شود تا بتواند در مقابل خطرات از خود دفاع کند و خطراتی که روح را تهدید می کند بسیار مهلک تر و خطرناک تر از خطراتی است که جسم را تهدید می کند