سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] هیچ بى‏نیازى چون خرد نیست ، و هیچ درویشى چون نادانى و هیچ میراثى چون فرهیخته بودن و هیچ پشتیبان چون مشورت نمودن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :0
کل بازدید :1628
تعداد کل یاداشته ها : 5
103/9/12
10:0 ع

بسم الله الرحمن الرحیم 

 با توجه به آنچه گفتیم این نتیجه معلوم می شود که انسان بر خلاف موجودات دیگر دو کمال دارد یکی جسمی و یکی روحی . شاید بتوانیم اینطور بگوییم که انسان در زمان تولد دو تاست یک روح و یک جسم . البته ما فقط جسم انسان را می بینیم و به رشد آن می پردازیم اما روح را نمی بینیم و در نتیجه به رشد آن هم دقت نمی کنیم .

 کمال جسمی انسان مثل موجودات دیگر محدود است . مثلا یک انسان در زمان کمال جسمش مثلا در 25 سالگی دارای یک قدرت خاص و یک زیبایی خاص و عضلات زیباتر و قوی تر و اندام متناسب تر است که به مرور زمان هم این ها رو به افول و کم شدن می گذارند . بخاطر همین انسان دوست دارد همیشه جوان باشد چون کمال جسمی او در جوانی بیشتر است . و همین که انسان بعد از زمان کوتاهی پیر و فرسوده می شود نشان می دهد که انسان محدود به جسم نیست و کمال او فقط در جسم خلاصه نمی شود و معنا ندارد انسانی متولد شود و زمانی زندگی کند , به جوانی برسد و بعد پیر شود و بعد هم بمیرد و هیچ هدفی از خلقت او نباشد . شاید بگویید خب حیوانات دیگر هم همین هستند اما ما قبلا گفتیم که حیوانات دیگر با انسان فرق دارند و آن امکانات و عقل و اراده انسان را ندارند و بخاطر همین کمالشان این است که در خدمت انسان و برای بهتر شدن زندگی انسان باشند اما اگر زندگی همین انسان هم مثل آنها باشد و بدون هدفی غیر مادی دنبال شود و بعد از بین برود آن وقت تمام جهان بی هدف خواهد بود و این مضحک و خنده دار است و از هیچ عاقلی سر نمی زند چه برسد به خدا که از هر موجودی حکیم تر است .

 پس معلوم است که انسان باید در صدد باشد که در کنار اینکه به رشد مادی خود می پردازد و برای آن تلاش می کند و سعی می کند بدن سالمی داشته باشد سعی کند روح خود را هم رشد دهد . همان طور که بدن غذا می خواهد تا رشد کند روح هم غذای مناسب را لازم دارد و همان طور که غذای مسموم بدن را مریض می کند یا می کشد روح هم نباید غذای مسموم بخورد و همان طور که جسم انسان در زمان تولد کوچک است روح انسان هم در زمان تولد کوچک است و باید بزرگ و قوی شود تا بتواند در مقابل خطرات از خود دفاع کند و خطراتی که روح را تهدید می کند بسیار مهلک تر و خطرناک تر از خطراتی است که جسم را تهدید می کند


90/9/21::: 11:36 ص
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم 

 خداوند متعال همه موجودات را طوری خلق کرده که کمال محدودی دارند .مثلا گوسفند باید رشد کند و بدن آن به حدی برسد که گوشت خوبی داشته باشد و پشم و شیر او مورد استفاده قرار گیرد و چون تمام کمال گوسفند در بدن آن است و بدن هم محدود است کمال گوسفند هم خیلی محدود است . فقط ممکن است یک گوسفند 40 کیلو وزن داشته باشد و یک گوسفند مثلا 60 کیلو . اما انسان اینطور نیست کمال انسان فقط در بدن او نیست . انسان بخاطر عقل و روح خدایی که دارد می تواند در بسیاری جهات رشد کند و به جایگاههای بسیار بالایی برسد .

 در واقع اراده و اختیاری که خدا به انسان داده لازمه عقل و روح اوست تا بتواند با اختیار خود به هر میزان که میخواهد پرواز کند و به هر جایگاهی که میتواند برسد . جسم انسان مثل حیوانات محدود است و توان کمی دارد اما روح انسان چنان می تواند قوی بشود که در بسیاری از عوامل جهان اثر بگذارد .

 شهید چمران وقتی در امریکا بود همسری امریکایی گرفت که مسلمان شده بود . مادر همسر شهید چمران پیر زنی بود که معلول بود و روی ویلچر می نشست اما با همین وضع از کودکان بی سرپرست مواضبت می کرد . این زن چنان روح قوی داشت که در حالی که روی ویلچر نشسته بود روح خود را به اتاق بچه ها می فرستاد و از آنها سرپرستی می کرد و از حال آنها با خبر می شد و اگرمشکلی بود به پرستاران آنها خبر می داد .
 این قضیه نشان می دهد روح می تواند بسیاری از محدودیتها را بشکند و در فضاهای بالایی پرواز کند . البته خود این مورد هم نهایت درجه پرواز روح نیست و روح انسان در صورتی که به کمال برسد خیلی بالاتر خواهد رفت و هر روز بیشتر از پیش می تواند صعود کند .


 البته مشخص است که اختیار باعث می شود که بعضی انسان ها از امکانات خود سوء استفاده کنند و راه سقوط را بپیمایند تا جایی که از هر حیوانی پست تر شوند که این نشانه بی کفایتی خود آنهاست که این نعمتها را در جهات نقص و زشتی به کار برده اند و گرنه نعمت خدا در حق همه انسانها آن قدر هست که به کمال بالایی برسند


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

هر موجودی که خداوند متعال خلق کرده در هستی خود به گونه ای است که به سمت کمال خود حرکت می کند . مثلا یک زنبور عسل از زمان تولد می داند که چه کند و کجا برود . گوسفند , گاو , شتر و حیوانات دیگر و همچنین گیاهان مختلف هم هر کدام به سمت کمالی که خدا در وجودشان قرار داده حرکت می کنند . خداوند متعال همان طور که راه کمال آنها را برایشان ترسیم کرده ابزار رسیدن به آن را هم برایشان قرار داده است . زنبور برای ساخت عسل مجهز به بالهایی شده که او را به سرعت به گلها برساند و اندام گوارشی که شهد گلها را به عسل تبدیل کند . این هماهنگی در تمام موجودات هست . 

 انسان هم از این قانون مستثنا نیست . انسان هم باید به سمت کمالی که خدا برایش ترسیم کرده قدم بردارد . و خدا هم با توجه به آن کمال و سعادت ابزار آن را در اختیار او قرار داده است .

اما انسان با موجودات دیگر فرقی اساسی دارد و آن اینکه انسان اشرف مخلوقات است و تمام مخلوقات دیگر برای خدمت به او خلق شده اند و کمال انسان هم با موجودات دیگر فرق دارد چون انسان مثل موجودات دیگر نیست به دلیل اینکه انسان هم اراده دارد و هم عقل یعنی می تواند راه کمال را انتخاب کند و می تواند با اراده خود راه دیگری را بپیماید .

 همه ما این تفاوت را قبول داریم بخاطر همین اگر کسی ما را با لفظ حیوان خطاب کند ناراحت می شویم و معتقدیم که ما در عین اینکه با حیوانات اشتراکات زیادی داریم اما از جهات زیادی هم با آنها متفاوتیم و ما انسانیم نه حیوان .

 پس باید قبول کنیم که با توجه به امکاناتی که خدا در وجود ما قرار داده کمال ما هم با حیوانات متفاوت است .


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 تعریف سعادت به این بستگی دارد که انسان چه برداشتی از جهان هستی داشته باشد یعنی اگر جهان بینی انسان صرفا مادی باشد سعادت را هم در استفاده هر چه بیشتر از لذتها و مادیات می بیند اما اگر نگاه انسان به عالم نگاه برخاسته از دین الهی باشد سعادت را فراتر از سعادت مادی خواهد دانست . 

 چون مخاطبان ما عموما مسلمان هستند محور بحث ما با نگاه اسلام خواهد بود یعنی ما بیشتر در مورد سعادت از نظر اسلام و راه رسیدن به آن صحبت می کنیم و در کنار آن گاهی هم ممکن است نقدی بر نگاه مادی گرایانه داشته باشیم .

 سعادت از نظر اسلام یعنی روش زندگی برخاسته از تعالیم اسلامی که منجر به آبادانی دنیا و آخرت انسان می شود.

 خیلی ها ممکن است گمان کنند که اسلام صرفا دین بعد از مرگ است و با دستورات خود زندگی را بر انسان تلخ می کند اما ما میخواهیم در این وبلاگ به این مطلب بپردازیم که اسلام دین خوشبختی و سعادت است و همان طور که برای پیروانش سعادت و خوشبختی آخرت را به دنبال دارد در دنیا هم آنان را به زندگی زیبا و لذت بخشی می رساند.

 ما معتقدیم یک کافر اگر چه غرق در نعمتهای مادی باشد حتی در زندگی دنیایی خود هم از یک مومن معتقد خوشبخت تر نیست و در ادامه ان شاءالله به این موضوع خواهیم پرداخت.


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم 

 مفهموم سعادت و خوشبختی مفهومی است که تعریف آسانی ندارد . همه مردم دوست دارند خوشبخت باشند اما هر کسی خوشبختی را یک جور تعریف می کند . بعضی ثروت و بعضی قدرت و بعضی رسیدن به لذایذ را عامل خوشبختی می دانند . 

 من در این وبلاگ سعی می کنم آن چه را که خودم به آن دست پیدا کرده ام برای خوانندگان محترم مطرح کنم و امیدوارم که تاثیر مثبتی در افکار و نظرات خوانندگان داشته باشد. گمان می کنم این بحث می تواند به بسیاری از سوالات مردم و مخصوصا جوانان در مورد مسائل دینی از قبیل مساله حجاب و موسیقی و هدف از خلقت و ... پاسخ بدهد. امیدوارم که بازدید کنندگان محترم این وبلاگ هم من را از نظرات ارزشمندشان محروم نفرمایند.


90/9/19::: 10:2 ع
نظر()